زبان عَرَبی ((به عربی: اللغة العربیة))، یکی از پرگویشورترین زبانهای جهان، بزرگترین عضو از شاخه زبانهای سامی است و با زبانهای عبری و آرامی همخانو...
ادامه مطلب ...حکومت بنی عباس
دومین دودمان خلفای اسلامی که از سال 132 تا 656 قمری پس از براندازی دودمان
اموی به فرمانروایی رسیدند. چون جد بزرگ این خاندان، عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر
اکرم بود، آنان را به نامهای بنی عباس و آل عباس (به فارسی عباسیان) میخوانند.
زمانی که معاویه، پسرش یزید را جانشین خود کرد و برای خلافت او، به زور یا تزویر از
جامعه مسلمین بیعت گرفت. شیعیان برای جلوگیری از تحقق آرمانهای آنها تشکیلاتی سری
تشکیل دادند و در پنهان هواداران امام علی علیه السلام و فرزندانش را به این سازمان
دعوت کردند. در این زمان که بعد از واقعه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام بود،
عده ای از شیعیان کیسانیه به پیروی محمدبن حنفیه یکی دیگر از پسران امام علی علیه
السلام پیوستند، محمدبن حنفیه در آن اوضاع آشفته نتوانست در مقابل دولت بنی امیه
کاری انجام دهد و بنی امیه را براندازد لذا عده ای از این پیروان کیسانیه به پسر او
ابوهاشم رو آوردند و ریاست همان تشکیلات مخفی را به او دادند. ابوهاشم به ناحیه شام
رفت و در آنجا محمدبن علی بن عبدالله بن عباس یکی از نوادگان عباس را که آنجا بود،
جانشین خود کرد و بعد از دیدار از دربار امویان اجازه پیدا کرد تا به مدینه برگردد
ولی در بین راه بوسیله زهر کشته شد. محمد پس از او 27 سال رهبری این جنبش سری
شیعیان عباسی را به عهده داشت و همانطور در پنهانی آن را گسترش داد و کوفه را که
همیشه هسته های ستیز با امویان در آن جا شکل میگرفت، مرکز و پایگاه این سازمان قرار
داد.
در سالهائی که امویان درگیر مبارزه قدرت با یکدیگر و جنگ با خوارج در
عراق و شام و سیاست تفرقه افکنی میان اعراب و تقسیم آنها داشتند. این گروه از
عباسیان، تمام کسانی را که از حکومت ظالمانه امویان به ستوه آمده بودند، دعوت کردند
و زیر علم خود درآوردند. اینها بیشتر شیعیان و مسلمانان غیرعرب بودند. چون شیعیان
دائما در پی انتقام از بنی امیه (امویان) بعد از واقعه خونبار کربلا بودند. رهبر
عباسیان با موالیان خود که در حمیمه فلسطین مقرش بود. آنهایی را که پنهانی دعوت
میکرد، بیعت میگرفت و از همین رو از سال 100 ق، محمدبن علی بن ... به تقلید از
پیامبر اسلام 12 نقیب که 4 نفر ایرانی و 8 نفر عرب بودند انتخاب کرد، و آنها را در
جاهای مختلف از جمله خراسان و عراق روانه کرد. اینها کم کم به دور از چشم امویان
مردم را برای قیام آماده و دعوت میکردند. (در این میان یکی از این افراد که در بین
شیعیان خراسان نفوذ داشت و از معتمدان نزدیک امام عباسی بود، به نزدیکی مرو رفت) یک
تاجر ایرانی که همه دارایی خود را به این جنبش هدیه کرده بود، بعد از اینکه
فرمانروای این سازمان در عراق فوت کرد، جانشین او شد و رهبری دعوت را بعهده گرفت
اما چندین سال بعد در سفری در برگشت کوفه به خراسان به زندان افتاد. گویا در زندان
با ابومسلم خراسانی آشنا شد و بعد از رهایی از زندان ابومسلم را نزد امام عباسی
معرفی کرد.
در زمانی که امام عباسی از دنیا رفت و پسرش ابراهیم جانشین او
شده بود، ابومسلم را به خراسان فرستاد، او اول دعوتش را پنهانی و بعد از اینکه
پیروانی داشت در سال 129 ق برای اولین بار دعوت عباسیان را آشکار کرد. گویند که در
یک شب 60 روستا که همه جزو پیروانش شده بودند با جامه های سیاه و به تقلید از پرچم
پیامبر اسلام و یا به نشانه سوگ شهدای اهل بیت با چوبدستی های همراه خود آشکارا بر
امویان بیرون آمدند. در مدت کوتاهی شهرهای خراسان یکی پس از دیگری به تصرف ابومسلم
درآمد. هر جا که ولایتداری از اموی بود، نتوانست مقاومت کند و فرار میکرد. مرو به
ابومسلم واگذار شد و پیروزی نهایی عباسیان در نهاوند که 110 سال قبل از آن، صحنه
فتح الفتوح اعراب بود، بدست آمد. در آخرین نبرد ابومسلم با سپاه باقیمانده سپاه
اموی، امویان شکست خوردند و از پای درآمدند پس از آن سپاه خراسان وارد جلگه بین
النهرین شد و بدین ترتیب حکومت بنی امیه (امویان) پایان پذیرفت.
بعد از آخرین
خلیفه اموی (مروان حمار) که از دنیا رفت، شیعیان خراسان (ابوالعباس عبدالله) و
برادرش ابوجعفر (منصور خلیفه) را که در کوفه زندانی بود، از زندان بیرون آوردند و
در ربیع الاول سال 132 ق در مسجد کوفه با او بیعت کردند. همینکه ابوالعباس به خلافت
رسید لقب سفاح به خود داد و شروع به کشتار امویان در همه جا کرد. کم کم سراسر
سرزمین های اسلامی (از شرق تا سند و اقصای مغرب) به تصرف عباسیان درآمد.
اگر
چه حکومت عباسیان با ابوالعباس سفاح شروع شد ولی پایه گذار واقعی آن همان برادرش
منصور بود که خودش 21 سال خلیفه بود و 35 خلیفه هم بعد از او همه از نوادگانش
بودند. او شهر بغداد را ساخت و آنجا را مرکز خلافتش قرار داد و تمام مدعیان
نیرومندی که حکومتش را تهدید میکردند از بین برد، ابومسلم را نیز کشت و عده زیادی
از علویان و شیعیان همه کسانی که به کین خواهی از قتل ابومسلم شورشی داشتند، از بین
برد. او با یاری خاندان ایرانی برمک خصوصا خالد برمکی دیوان نیرومندی تأسیس کرد که
عمدتا برگرفته از رسوم و دولت ساسانی بود. کم کم خلفای عباسی یکی پس از دیگری روی
کار آمدند و هر حکومتی در هر جائی را فرو نشاندند و رومیان را مجبور به جزیه کردند.
در زمان هادی عباسی مهمترین واقعه قیام حسین بن علی بن حسن معروف به صاحب فخ در
مدینه بود که او این قیام را سرکوب کرد و شمار زیادی از شیعیان را به شهادت
رساند.
در زمان خلافت هارون الرشید از سال 170 تا 193 ق دولت بنی عباس به اوج
شکوفایی خود رسید. اگرچه حکومت را در آن زمان در واقع یحیی برمکی و پسرانش اداره
میکردند، اما هارون الرشید، خاندان برامکه را برانداخت و دستشان را کوتاه کرد. امام
هفتم شیعیان امام کاظم علیه السلام هم به دستور هارون شهید شد. در آن زمان هارون
عباسی با دربار شالمانی (فرانسه) مناسبات سیاسی برقرار کرد. بعد از هارون پسرش امین
به حکومت رسید که مدت حکومتش کوتاه بود. در آن زمان بین اعراب و ایرانیان کشاکش
بود، امین که خود تعصب عربی داشت، به این کشاکش دامن میزد.
مأمون برادر امین، بر
حکومت فائق شد و امین را از خلافت برکنار کرد و خود خلیفه شد. او میخواست که به این
تسلط ها پایان دهد. پرچم سیاه عباسیان را به رنگ سبز که شعار علویان و شیعیان بود
تغییر داد و با رفتار مزورانه اش، امام هشتم شیعیان حضرت امام رضا علیه السلام را
با احترام از مدینه به مرکز خلافتش آورد و دخترش را به عقد حضرت درآورد و ایشان را
ولیعهد خود کرد. اما دیری نپائید که حضرت را مسموم کرد و ناجوانمردانه به شهادت
رساند. سالها خلفای عباسی یکی پس از دیگری روی کار آمدند که بعضی از آنها با امام
نهم و امام دهم و امام یازدهم شیعیان، هم زمان بودند و آنها را به شهادت
رساندند.
صفاریان و سلسله سامانیان در زمان بنی عباس در ماوراء النهر به
وجود آمدند و بخش وسیعی از خراسان و سیستان و خاک ایران (آسیای میانه) را گرفتند.
دولت شیعی حمدانیان در موصل، دولت فاطمیان در مصر، فرقه اسماعیلیه و دولت آل بویه
که شیعی مذهب بودند در ایران و عراق، همه از سلسله و دولتهایی بودند که در زمان
عباسیان روی کار آمدند. سالها بعد هم طغرل بیک سلجوقی به بغداد آمد و بعد کم کم
سلجوقیان روی کار آمدند سلجوقیان بسیار متعصب بودند. آنها هم حکومت میکردند و هم
پاسداران دین شده بودند، از اینجا به بعد دولت عباسی به سراشیبی افتاد، این دولت
همچنان پراکنده میشد و به ظاهر حکومت میکرد. تمام دولتها و فرمانروایی ها، فقط خطبه
هایشان را با نام خلفای عباسی شروع میکردند مثلا بنام «''المعتصم
بالله''».
مسعود سلجوقی، زمانی که یکی از خلفای عباسی را از پای درآورد، املاک
او را در بغداد مصادره کرد و در هر شهری یک فرمانروا داشت. حسن بن زید علوی اولین
دولت شیعی ایران را در ناحیه جنوبی دریای خزر بنیاد کرد و آنجا برای همیشه از حکومت
عباسیان درآمد خوارزمشاهیان هم بعد از سلجوقیان روی کار آمدند. در زمان حکومت ده
ساله معتصم یکی دیگر از خلفای عباسی، آغاز تسلط ترکان بر بغداد و حکومت آنها شد،
اما باز متوکل خلیفه بعد زمانی که روی کار آمد، اهل تسنن را بر معتزله پیروز کرد،
بسیاری از شیعیان را کشت و دستور داد تا بارگاه شهدای کربلا را خراب کنند و از رفتن
زائران به آنجا جلوگیری شود. قدرت دولت عباسی رو به ضعف بود، زمانی که خوارزمشاهیان
روی کار بودند، یکبار با سپاهی انبوه به قصد تصرف بغداد، به سمت آنجا حرکت کردند
اما سرما، مانع شد و آنها به قلمرو خود بازگشتند.
آخرین خلیفه عباسی به نام
مستعصم در سال 640 ق بر تخت خلافت نشست او فرمانروایی بی کفایت و عشرت طلب بود، به
همین دلیل به کار حکومت توجهی نداشت، در زمان خلافتش هلاکوخان از قبیله مغول که
برای گشودن دژهای اسماعیلیه و فتح بغداد به مغرب فرستاده شده بود، در سال 656 هجری
قمری به بغداد حمله کرد. خلیفه و فرزندانش را کشت و بسیاری از مردم بغداد را به قتل
رساند و به این ترتیب با کشته شدن مستعصم خلافت عباسی به پایان رسید و فقط نامی از
آن باقی ماند.
هندسه اقلیدسی
علومی که از یونان باستان توسط اندیشمندان اسلامی محافظت و تکمیل شد، از قرون یازدهم میلادی به بعد به اروپا منتقل شد، بیشتر شامل ریاضی و فلسفه ی طبیعی بود. فلسفه ی طبیعی توسط کوپرنیک، برونو، کپلر و گالیله به چالش کشیده شد و از آن میان فیزیک نیوتنی بیرون آمد. چون کلیسا خود را مدافع فلسفه طبیعی یونان می دانست و کنکاش در آن با خطرات زیادی همراه بود، اندیشمندان کنجکاو بیشتر به ریاضیات می پرداختند، زیرا کلیسا نسبت به آن حساسیت نشان نمی داد. بنابراین ریاضیات نسبت به فیزیک از پیشرفت بیشتری برخوردار بود. یکی از شاخه های مهم ریاضیات هندسه بود که آن هم در هندسه ی اقلیدسی خلاصه می شد.
در هندسه ی اقلیدسی یکسری مفاهیم اولیه نظیر خط و نقطه تعریف میشود و پنچ اصل به عنوان بدیهیات آن پذیرفته میشود و سایر قضایا با استفاده از این اصول استنتاج میشوند.اصول
هندسه ی اقلیدسی بر اساس پنچ اصل موضوع زیر شکل گرفت
اصل اول - از هر نقطه می توان خط مستقیمی به هر نقطه ی دیگر کشید
اصل دوم - هر پاره خط مستقیم را می توان روی همان خط به طور نامحدود امتداد داد
اصل سوم - می توان دایره ای با هر نقطه دلخواه به عنوان مرکز آن و با شعاعی مساوی هر پاره خط رسم کرد
اصل چهارم - همه ی زوایای قائمه با هم مساوی اند
اصل پنجم - از یک نقطه خارج یک خط، یک خط و و تنها یک خط می توان موازی با خط مفروض رسم کرد.ایراد اصل پنجم
اصل پنجم که به اصل توازی معروف است ایجاز سایر اصول را نداشت،جون به هیچوجه واجد صفت بدیهی نبود. در واقع این اصل بیشتر به یک قضیه شباهت داشت تا به یک اصل. بنابراین طبیعی بود که لزوم واقعی آن به عنوان یک اصل مورد سئوال قرار گیرد. زیرا چنین تصور می شد که شاید بتوان آن را به عنوان یک قضیه نه اصل از سایر اصول استخراج کرد، یا حداقل به جای آن می توان معادل قابل قبول تری قرار داد
در طول تاریخ ریاضیدانان بسیاری از جمله، خواجه نصیرالدین طوسی، جان والیس، لژاندر، فورکوش بویوئی و ... تلاش کردند اصل پنجم اقلیدس را با استفاده از سایر اصول نتیجه بگیرنر و آن را به عنوان یک قضیه اثبات کنند. اما تمام تلاشها بی نتیجه بود و در اثبات دچار خطا می شدند و به نوعی همین اصل را در اثباط خود به کار می بردند. دلامبر این وضع را افتضاح هندسه نامید
یانوش بویوئی یکی از ریاضیدانان جوانی بود که در این را تلاش می کرد. پدر وی نیز ریاضیدانی بود که سالها در این این مسیر تلاش کرده بود
و طی نامه ای به پسرش نوشت: تو دیگر نباید برای گام نهادن در راه توازی ها تلاش کنی، من پیچ و خم این راه را از اول تا آخر می شناسم. این شب بی پایان همه روشنایی و شادمانی زندگی مرا به کام نابودی فرو برده است، التماس می کنم دانش موازیها را رها کنی
ولی یانوش جوان از اخطار پدر نهراسید، زیرا که اندیشه ی کاملاً تازه ای را در سر می پروراند. او فرض کرد نقیض اصل توازی اقلیدس، حکم بی معنی ای نیست. وی در سال 1823 پدرش را محرمانه در جریان کشف خود قرار داد و در سال 1831 اکتشافات خود را به صورت ضمیمه در کتاب تنتامن پدرش منتشر کرد و نسخه ای از آن را برای گاوس فرستاد. بعد معلوم شد که گائوس خود مستقلاً آن را کشف کرده است
بعدها مشخص شد که لباچفسکی در سال 1829 کشفیات خود را در باره هندسه نااقلیدسی در بولتن کازان، دو سال قبل از بوئی منتشر کرده است. و بدین ترتیب کشف هندسه های نااقلیدسی به نام بویوئی و لباچفسکی ثبت گردید.
کانی ها و سنگ ها کاربردهای گوناگونی دارند برای ساختن وسایل زندگی ، زیورآلات، وسایل ساختمانی و در صنعت کاربرد فراوانی دارند.
بطور کلی سنگ ها و کانی ها به سه منظور استخراج می
شوند.الف: تأمین انرژی
ب: تأمین مواد اولیه
صنایع
ج: جواهر سازی
تأمین انرژی:
انسان برای گرم کردن مسکن خود و پختن غذاها و راه اندازی وسایل
نقلیه خود به انرژی نیاز دارد منبع اصلی تأمین انرژی سنگ ها هستند که حدود 78 درصد
انرژی در بین سنگ های رسوبی یافت می شود.
نفت:
مایعی است تیره رنگ با بوی مخصوص که ترکیب شیمیایی ثابتی ندارد اما بیش
تر از عناصر هیدروژن و کربن(هیدروکربن) است.
پرسش: نفت چگونه تشکیل می شود؟
موجودات بسیار ریز
دریایی بنام پلانکتون ها که در آب دریا زندگی می کنند و عمر کوتاهی دارند پس از مرک
در بین رسوبات قرار گرفته و پس از میلیون ها سال بر اثر فشار و گرمای زیاد به نفت
تبدیل می شوند.
پرسش: مخازن نفتی بیش تر
درکجا تشکیل می شوند؟
بیش تر در زیر اقیانوس ها تشکیل می شوند و در هر مخزن نفتی
بخش های زیر وجود دارند.
الف) سنگ مادر:
به سنگ هائی که نفت در آنها تشکیل می شود.
ب) سنگ
پوششی: سنگ هائی هستند که به صورت یک لایه نفوذ ناپذیر از بالا آمدن نفت
جلوگیری می کنند و تقریباً به حالت تاقدیس مانند بوده و جنس آنها بیش تر از سنگ گچ
و سنگ رستی می باشد.
ج) سنگ مخزن: سنگ
هائی که شکاف و حفره های زیادی دارند و در زیر سنگ پوششی قرار دارند و درون آنها
نفت و گاز و مقداری آب شور جمع می شود.
ترتیب قرار
گرفتن مواد در یک مخزن نفتی:به ترتیب از بالا به پایین گاز- نفت- آب
شور
زغال سنگ: یکی از مهمترین
منابع انرژی است که به صورت لایه هایی در بین سنگ های رسوبی یافت می شود. مصرف عمده
آن در تولید انرژی الکتریکی- ذوب فلزات و پتروشیمی می باشد.
چگونگی تشکیل ذغال سنگ: گیاهانی که در مرداب ها و سواحل
دریاهای گرم رشد فراوان دراند پس از قرار گرفتن در بین رسوبات به وسیله باکتری ها
تجزیه شده اکسیژن و هیدروژن آن ها خارج شده و در صد کربن آن ها زیاد شده و به ذغال
سنگ نارس تبدیل می گردد.
زغال سنگ نارس بر اثر فشار و حرارت زیاد به انواع زغال
سنگ های دیگر تبدیل می شود.
کُکْ: نوعی
زغال سنگ بسیار مرغوب است که تقریباً کربن خالص است و در صنایع فولاد سازی برای
جداکردن آهن از سنگ معدن استفاده می شود.
انرژی
گرمایی زمین: خروج آب چشمه های آب گرم نشان دهنده
این است که درون زمین گرم است.
امروزه بسیاری از کشورها توانسته اند از این
انرژی استفاده کنند که به آن زمین گرمایی گویند.
ب)کاربرد کانی ها و سنگ ها در مواد اولیه و صنایعسنگ ها و کانی ها برای تهیه مواد اولیه کاربرد زیادی دارند به عنوان مثال:
1- در صنایع ساختمانی: برای تزئین نمای ساختمان ها- مصالح ساختمانی در نمای ساختمان بیش تر از گرانیت – مرمر- تراورتن و سنگ های چینی در تهیه مصالح بیش تر سنگ گچ – سنگ آهک
نکته: برای تهیه سیمان سنگ آهنک را با رس در کوره حدود
1400 درجه حرارت داده تا پودر سیمان تولید شود.
2-
ذوب فلزات: برای ذوب فلزات از زغال سنگ آنتراسیت کک تهیه می
کنند.
3- صنایع شیمیایی : ساختن انواع لنت ترمز- لوله
فارسیت- انواع ایرانیت-
4- صنایع داروئی: ساختن انواع پودرها سموم شیمیایی -
پودر پای بچه (پودر تالک)
5- صنایع غذایی: در کارخانه قند برای تصفیه قند از سنگ
آهک استفاده می شود. خاک رس برای جدا کردن ناخالصی ها در صنایع غذایی استفاده می
شود.
6- صنایع الکتریکی- الکترونیکی: برای انتقال جرایان برق و ساختن ترانزیستورها
ج) در جواهر سازی:
بعضی از کانی ها به علت رنگ و جلای زیبا ب عنان جواهر از آن ها استفاده می کنند مثل فیروزه- الماس- یاقوت- زمرد
زندگی نامه ایرج میرزا
شاهزاده ایرج میرزا - جلال الممالک - در سال 1253 در تبریز به دنیا آمد پدر و پدربزرگش هر دو شاعر بودند و ایرج طبع شعری خویش را از آنها به ارث برد .
ایرج میرزا فارسی ، عربی و فرانسوی را در تبریز آموخت و در محضر استادانی چون آقا محمد تقی عارف اصفهانی و میرزا نصر الله بهار شیروانی کسب فیض نمود. ایرج میرزا در سن شانزده سالگی ازدواج کرد و سه سال از ازدواجش نگذشته بود که پدر و همسرش را از دست داد .به دربار رفت و در سال 1303 سمت بازرس کل امور مالیه خراسان را رها کرد و به تهران آمد.
اقامت ایرج میرزا در خراسان که پنج سال به طول انجامید بارزترین دوران کوشش ادبی وی بود . ایرج میرزا نمیتوانست نسبت به جنبشهای آزادیخواهی که در همه جای کشور پدید آمده بود بی اعتنا باشد و در اشعاری که در این زمان سرود سادگی و صمیمیت ، عمق اندیشه و لحن افشا و اعتراض به طور کاملا آشکار به چشم میخورد و در این سالهاست که او را به عنوان یک شاعر بزرگ ملی میشناسند و در هنگام ورود به تهران با استقبال گرم و پرشور ادبا و شعرا و مردم عادی که اندیشه های خود را در شعر او دیده بودند روبرو میشود.
ایرج میرزا نزدیک دوسال در تهران ماند و تمام وقت خود را صرف فعالیت های ادبی نمود . تا آنکه در سال 1305 در اثر سکته قلبی در گذشت و در مقبره ظهیر الدوله به خاک سپرده شد.
ایرج میرزا شاعری را شغل و حرفه خود قرار نداده و جز به حکم تفنن و فرمان طبع شعر نمیسرود ،حتی در ابتدا از لقب فخر الشعرائی که امیر نظام به او داده بود استفاده نکرد.
ایرج میرزا تا اواسط عمر کمتر شعر گفته و اشعار او منحصر به همان قصاید و اعیاد واشعاری بود که جنبه تفنن و شوخی دوستانه داشته است.
آثار ایرج میرزا
آثار ایرج میرزا
را میتوان به دو بخش پیش و پس از مشروطه تقسیم کرد. اشعار دوره پیش از
مشروطه ایرج میرزا که محصول دوران جوانی اوست، بیشتر قصایدی در ستایش رجال
زمان و بزرگان قاجار است. بخش بزرگی از این دسته اشعار ایرج میرزا امروزه
در دست نیست.
اشعار دوره
پس از مشروطه ایرج میرزا که بیشتر به انتقادهای اجتماعی در قالب مضامین
بکر اختصاص دارد، دارای اعتبار ادبی بیشتری هستند.بخشی از آثار منظوم ایرج
میرزا، در پاسخ به مسابقات ادبی (مطروحه) انجمنهای شعرا و یا نشریات معتبر
ادبی بوده است.
استفاده تقریباً بینظیر ایرج میرزا از
زبان ساده و خروج او از چارچوبها و قالبهای رایج در شعر فارسی، باعث شده
تا شعر او، جایگاه ویژهای نسبت به شاعران هم دوره خود در ادبیات فارسی
بیابد. ایرج میرزا علاوه بر اینکه پا را از هنجارهای پذبرفته شده و رایج
شعر دوره خود فراتر گذاشته، معانی و مضامین جدید و فلسفه واقع گرایانهای
را به شعر فارسی داخل میکند که باعث ایجاد فضای جدید ادبی پس از خود
میشود. پرهیز از اغراقهای غیر ضروری رایج در شعر معاصرین و نزدیکی هرچه
بیشتر به واقعیات روزمره، از خصوصیات شعر او است.آثار و اشعار ایرج میرزا
مشتمل بر غزلیات، قصاید، قطعات و چندین مثنوی ازجمله مثنوی زهره و منوچهر و
مثنوی عارفنامهاست.